سفارش تبلیغ
صبا ویژن

5 اشتباه متعارف در انتقال اخبارِ بد و غمانگیز

هرقدر یک فرد بخواهد اخبار مورد نظر یا اتفاقی که افتاده است را عادی‌تر جلوه دهد، کار را بدتر می‌کند.

مهم نیست که شما در حال اتمام رابط? عاطفی خود باشید، یا بخواهید یک نفر را اخراج کنید، یا پایان همکاری خود را اعلام کنید؛ رساندن و انتقال اخبار بد این‌چنینی هیچ‌وقت موضوع جالبی نیستند و فکر نمی‌کنم هیچ‌کس میلی به انجام این‌قبیل وظایف را داشته باشد. همیشه احساس معذب بودن، ترس و ناراحتی، فرد رساننده را در بر می‌گیرد.

وقتی شما به عنوان فردی برای رساندن یک خبر ناگوار انتخاب می‌شوید، ممکن است به سختی تلاش کنید تا همه چیز را عادی‌تر نشان دهید و از میزان ناراحت‌کننده بودنِ فضا بکاهید _ هم برای خودتان و هم برای دریافت‌کننده‌ی پیغام. اما عموماً، تمام تلاش های شما مبنی بر این کار، بی‌نتیجه می‌مانند.

5 اشتباه متعارف در انتقال اخبارِ بد و غم‌انگیز

در رساندنِ اخبار ناگوار، از این پنج اشتباه متعارف و وحشتناک جلوگیری کنید:

اشتباهِ اول – سعی در رساندنِ خبر با مقدمه‌های کوتاه

صحبت‌کردن راجع به آب و هوای اخیر یا پرسیدن از وی دربار? این‌که روزش چطور گذشت، یکی از متعارف‌ترین راه‌ها برای رفتن سرِ اصل مطلب است. اما این‌که وقتِ فرد را با صحبت‌های بیهوده‌ی این‌چنینی بگیریم، واقعاً نشا‌ن‌دهنده ی بی‌احترامی شما نسبت به او است.

آن‌ها مدام در گیجی خود پرسه می‌زنند، چرا که شما قرار ملاقات مهمی را با او ترتیب داده‌اید و به او هشدار دادید که حتماً خودش را برساند، اما حالا دارید راجع به باران چند روزِ اخیر صحبت می‌کنید. به علاوه، آن‌ها مدام با خود کلنجار رفته و سعی می‌کنند تا موضوع اصلیِ بحث شما را حدس بزنند.

راه صحیح: جمل? صریح و کوتاهی را به عنوان مقدمه به او ارائه دهید تا متوجهِ موضوع اصلی صحبت‌ها و قرارِ حال حاضرتان، و همچنین اتفاقِ ناگواری که افتاده است بشود. با جملاتی چون (واقعاً متأسفم که مجبور هستم چنین چیزی را به تو منتقل کنم) یا (هیچ راه ساده‌تری برای گفتن این خبر نیست) شروع کنید.

مشاهده مقاله  آیا شما توسط احساسات خود کنترل می شوید؟

اشتباهِ دوم در انتقال اخبار بد– ساده‌سازیِ بیش از حدِ مشکل

واقعاً متوجه این مسئله نمی‌شوم، خیلی از مردم روی صندلی مطب من می‌نشینند و چیزهای این‌چنینی را برایم تعریف می‌کنند: (درک نمی‌کنم، رئیس بنده به من می‌گفت که من در شرکت او یکی از بهترین کارمندها هستم و کارم را عالی انجام می‌دهم، اما سپس بلافاصله گفت که من بر طبق قرارداد او صلاحیت کار در آن محل را ندارم. بالاخره باید کدام‌شان را قبول کنم؟)

شاید هم شما بخواهید از چنین عباراتی در صحبت خود استفاده کنید: (تقصیر تو نیست، مشکل از من است) یا (این‌که حالا قادر به این کار نیستیم، دلیل نمی‌شود که نتوانیم بعدها آن را انجام دهیم)، فرقی نمی‌کند، به هر حال، ساده‌سازیِ بیش از حدِ ماجرا اصلاً ایده‌ی خوبی نیست. سعی نکنید که پاداش‌ها را با انتقادهای‌تان بیامیزید و از گفتنِ حرف‌ها و دادنِ وعده‌هایی که می‌دانید صحیح نیستند خودداری کنید.

راهِ صحیح: خوش‌برخورد اما رک باشید. همچنین ممکن است گفتنِ چنین حرفی: (تو مرتکب اشتباهات زیادی شدی. تو دیگر صلاحیت کار در این شرکت را نداری) اندکی خشن باشد، اما می‌تواند وضعیت حال را به خوبی برای شنونده توضیح داده، و به فراموش‌کردنِ این مسئله توسط او کمکِ شایانی کند.

انتقال اخبار بد

اشتباهِ سوم در انتقال اخبار بد – صحبت‌های خود را در مکان یا زمان اشتباه انجام ندهید

شاید بهتر باشد تا مکالم? خود را برای زمانی نگه دارید که قانع‌کننده‌تر به نظر بیاید و یا این‌که تصادفاً در محلی انجامش دهید که افرادی برای حمایت روحی در آن‌جا حضور داشته باشند و کم‌تر حسِ معذب بودن به فرد یا شما دست دهد.

مشاهده مقاله  استرس کسانی که بیرون از خانه کار می‌کنند و چگونگیِ رفعِ آن

زمانی را انتخاب کنید که بازدهی بیشتری را برای فرد شنونده داشته باشد. این‌که بخواهیم در اتاقی پر از کارمند و رئیس یک فرد را اخراج کنیم، اصلا کار درستی نیست. همچنین شما نباید اخبار مورد نظر را از طریق ایمیل یا تلگرام یا پیامک کوتاه منتقل کنید. لازم است تا خبر به صورتِ رو در رو منتقل شود.

راهِ صحیح: مکان خصوصی‌ای را انتخاب کنید تا در حین انتقال اخبار، فرد از احترام شما نسبت به خودش مطمئن شده و بتواند سؤالاتش را در زمینه بپرسد و پاسخ درستی از شما دریافت کند.

اشتباهِ چهارم – انتظار آرام‌کردنِ شما توسطِ فرد شنونده

حتی ممکن است رساندنِ این خبر، برای شما که هیچ نقشی در خبر ندارید سخت باشد، اما در هر حال ممکن است ترکش‌های عصبانیت فرد شنونده شما را نیز تحت آماج حملات خود بگیرد. مهم نیست که فرد مقابل‌تان چه میگوید، فکر نکنید که او قرار است شما را آرام کند.

گفتنِ جملاتی همچون: (فکر میکنی گفتنِ این خبر برای من حس خوبی را تداعی کرد؟) یا (فکر می‌کنی انتقال این خبر برای من تصمیم ساده‌ای بود) اصلاً به بهبودِ اوضاع کمکی نمی‌کند. انتظار نداشته باشید که فرد شنونده با شما همدردی کند و از این‌که مجبور شده‌اید چنین خبری را منتقل کنید ناراحت شده و آرام‌تان کند. او خودش، حالا که قربانیِ این ماجرا شده نیاز به آرامش دارد و ابزار احساسات خود را در دست ندارد. ممکن است هر رفتاری را نشان دهد. قطعاً نفسِ این اتفاق _ همان اتفاق ناگواری که خبرش توسط شما منتقل گشت _ برای او ناراحت‌کننده‌تر بوده پس نیاز است تا به فرد مقابل‌تان زمان کافی برای پردازش اطلاعات و آرام شدن بدهید.

راهِ صحیح: احساسات و رفتارهای فرد مقابل را _ اگرچه ممکن است از دستِ شما عصبانی باشد _ بپذیرید و واکنش منفی‌ای نشان ندهید. بگذارید فرد مقابل‌تان احساس ناراحتی کند، اما رفتارهای سوءاستفاده‌گرانه را نپذیرید.

 

راه زندگی خود را درست انتخاب کنید


حاشیه امن روان و افکار: چه طور میتوان در عصر عدم قطعیت رشد کرد؟

در اواخر اگوست 2005 ، یکی از خطرناک‌ترین طوفان‌های گرمسیری در تاریخ شروع به شد. آب‌های خلیج مکزیک در آن ماه به طور غیرمعمول گرم بود و درجه حرارت بالا، حوضه اقیانوس را به یک گلدان غول پیکر با شرایط مطلوب برای پیشرفت این طوفان تبدیل می کرد. با شروع طوفان استوایی، بخش جلویی ایالت فلوریدا در هم شکسته شد و وارد خلیج فارس شد. پس از آن در کم‌تر از 24 ساعت طوفان از نظر اندازه دو برابر شد و با تبدیل شدن به یک طوفان تمام عیار کارشناسان هواشناسی آن را نامگذاری کردند؛ طوفان کاترینا! در همان زمان بود که فاجعه‌بارترین حادثه طبیعی در آمریکا به وقوع پیوست و با وجود ساخت سد‌ها و نهرهای متعدد برای جلوگیری از ورود سیل، باز هم طوفان کار خودش را کرد. دقیقا مثل ما که گاهی حاشیه امن روان و افکارمان از پس حادثه‌های درونمان برنمی‌آید!

حاشیه امن روان و افکار

از طوفان کاترینا سال‌ها گذشته است اما هنوز هم نقدهای زیادی بر عملکرد مسئولان و مردم وارد می‌شود که می‌توانستند با ساختن دیوارها و سدهایی که از نظر ارتفاع قابلیت جلوگیری از طوفان را داشتند مانع از طوفان شوند. به زبان ساده‌تر نقصی که باعث این حجم از خسارات شد، عدم ساخت صحیح “حاشیه امن” در حادثه بود.

مفهوم “حاشیه امن” اکنون کاربرد وسیع‌تری دارد و به جز علوم مهندسی در علوم دیگری نظیر روان‌شناسی استفاده می‌شود. معمولا حاشیه امن همان توانایی یک سیستم است که می‌تواند با به کارگیری آن می‌تواند در برابر باری بیش از حد تحمل خود ایستادگی کند.

احتمالا تا کنون به اندازه کافی کنجکاو شده‌اید که این مفهوم چه کاربردی در زندگی امروز دارد. زندگی کنونی که همه چیز با عدم قطعیت پیش‌بینی می‌شود و امکان پیشرفت را از ما ربوده است. در دانشگاه زندگی می‌آموزید که چه طور با وجود عدم یقین و اطمینان نسبت به امور بتوانید حاشیه امن روان و افکار خود را داشته باشید.

مشاهده مقاله  چگونه عذرخواهی کنیم؟ عذرخواهی موثر

حاشیه امن روان و افکار: چه طور می‌توان در عصر عدم قطعیت رشد کرد؟

در زندگی روزمره موقعیت‌های متفاوتی وجود دارند که نیاز به یک حاشیه امن روان و فکری در ما دارند. حاشیه امنی که کمک می‌کنند در موقعیت‌های پرچالش و مشکل تصمیم‌گیری و عملکرد بهتری داشته باشیم و مانع از وقوع اتفاقات ناخوشایند و پیش‌بینی‌نشده شویم. بنابراین به مدل‌های ذهنی نیاز داریم تا مانع از این شویم که عدم قطعیت در وجودمان خزیده و ما را از اهدافمان منصرف سازد.

حاشیه امن روان و افکار

حاشیه امن روان در مدیریت زمان در روز

تعریف حاشیه روان در مدیریت زمان بارها و بارها در برنامه‌ریزی روزانه خود وارد کرده‌اید. مثلا وقتی که می‌دانید مسیر منزل تا محل کار فقط ده دقیقه طول می‌کشد، برای این که حاشیه امن روانی برای خود داشته باشید به جای این که از 11 دقیقه قبل منزل را ترک کنید نیم ساعت قبل از خانه بیرون می‌روید. به همین سادگی!

در موقعیت مشابه دیگر اگر فکر می‌کنید برای رسیدن از یک جلسه یا ملاقات به ملاقات دیگر نزدیک به 10 دقیقه زمان دارید، برای این که حاشیه امن روان و فکرتان را حفظ کرده باشید هرگز جلسات را پشت سر هم برنامه‌ریزی نکنید. به این شیوه باعث حذف احساس ناامنی در خود می‌شوید و با آسودگی خاطر روز را سپری کرده‌اید.

رعایت حاشیه امن روان در تمرینات ورزشی

یکی دیگر از مصداق‌های حاشیه امن در زندگی روزمره همان تمریناتی است که به صورت روزانه در باشگاه انجام می‌دهید. به این شکل که برای اجرای هر تمرین، تمام سِت یا دوره‌های تمرینی را پشت سر هم انجام ندهید؛ بلکه معمولا یک سِت از هر تمرین را باقی بگذارید تا بتوانید با خیال راحت، بدون عجله، بدون استرس و بدون وارد کردن فشار اضافی بر بدن آن‌ها را عملی کنید. این روند معمولا توسط مربیان حرفه‌ای هم انجام می‌شود. مثلا اگر قرار است یک تمرین سه بار تکرار داشته باشد، ورزشکار اجازه دارد آن وزنه‌ای را انتخاب کند که بتواند سه بار به صورت متوالی آن را اجرا کند. سپس در تمرین آخر بدون نقص و بدون وارد آوردن فشار اضافی بر بدن تمرین اصلی را عملی کند.

 

مقالات روانشناسی را در www.daneshgahezendegi.com دنبال کنید


استفاده از نشانههای بصری برای پایبندی به عادتها در زندگی

تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا دیگران و نزدیکانتان در مسیر زندگیشان خیلی از کارهایی که به نظر شما دور از ذهن بوده‌اند را به سادگی انجام دادند اما شما همچنان در حال درجا زدن هستید؟! البته که فکر کرده‌اید. هر کسی در زندگی بالاخره در لحظاتی خودش را با کسی مقایسه کرده تا بداند کجا قرار دارد و قرار است به کجا برود. این دسته افراد شخصیت‌های خاصی دارند. وقتی که می‌گویند می‌خواهم فلان کار را انجام دهم، فلان درس را در این زمان بخوانم، در فلان جا کار پیدا کنم و …مطمئن هستید که این اهداف محقق خواهند شد؛ چون اعتقاد دارید به قول معروف حرفشان حرف است! این در حالی است که شاید پایبندی به عادت‌ها برای شما عذاب‌آور باشد و هر چه قدر هم که تلاش می‌کنید موانعی وجود دارند که شما را از رسیدن به خواسته‌هایتان بازمی‎دارند. این شرایط غم‌انگیز و دلسردکننده برای همه در زندگی تکرار شده و ممکن است بارها و بارها نیز تکرار شود!

 

پایبندی به عادت‌ها

با وجود تمام راه‌هایی که برای کنترل افکار،  ترک عادت، خلق عادت و پایبندی بدان وجود دارد باز هم افراد در شکل‌گیری یک عادت تازه با مشکل مواجه هستند. طوری که شاید خیلی از ترفندهایی که به صورت تئوری نوشتن آن‌ها ساده است، اجرا کردن آن‌ها در عمل مشکل می‌شود. بنابراین تصمیم گرفتیم این بار با رویکرد تازه‌ای به این موضوع بپردازیم. رویکردی که طی آن با استفاده از نشانه‌های بصری سعی می‌کنیم پایبندی به عادت‌ها محقق شود. با دانشگاه زندگی همراه باشید.

مشاهده مقاله  چگونه احساس ناامنی را از بین ببریم

استفاده از نشانه‌های بصری برای پایبندی به عادت‌ها در زندگی

نشانه‌های بصری همان وسایل یا ابزارهای جلو چشم ما هستند که می‌توانند به عنوان یک نشانه یا هدف شناسایی شوند. دو جاقلمی را تصور کنید که یکی از آن‌ها کاملا خالی است و دیگری پر از گیره کاغذ است. این دو جاقلمی روی میز شما قرار دارند و مدت‌ها است نسبت به آن‌ها بی‌توجه بوده‌اید؛ اما اکنون بحث مدیریت عادت‌ها پیش آمده و باید به فکر یک نشانه بصری باشید تا به صورت مداوم به شما یادآوری شود فلان عادت را باید در خود نهادینه کنید. اگر 120 گیره کاغذ وجود داشته باشد و این گیره های کاغذ نشانه‌ای از عمل کردن به عادات و قول و قرارهایی باشند که با خودتان داشتید، پس هر وقت که یک گیره کاغذ را داخل جاقلمی خالی انداختید یعنی یک قدم به آن عادت یا آن رفتار نزدیک‌تر شده‌اید! اما نشانه‌های بصری نظیر یک گیره کاغذ ساده چه طور می‌توانند باعث پایبندی به عادت‌ها در ما شوند؟!

 

پایبندی به عادت‌ها

نشانه‌های بصری یادآور شروع یک رفتار تازه هستند!

همان طور که قبلا گفتیم معمولا انگیزه اولیه انجام یک کار خیلی سریع و راحت به وجود می‌آید. مثلا از فردا دیگر غذاهای سالم و کم‌چرب مصرف می‌کنم؛ اما همین که چند روز از این تصمیم می‌گذرد همه چیز در بحبوحه زندگی گم می‌شود و دیگر کسی یادش نمی‌ماند چنین قول و قراری هم وجود داشته است!

به همین دلیل است که نشانه‌های بصری نظیر یک گیره کاغذ ساده (یا هر نشانه دیگری که دلتان می‌خواهد) می‌توانند به عنوان یک آغاز باشند برای عاداتی که پایبندی به آن‌ها مشکل است.

 

برای خواندن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید


خیانت در روابط زناشویی؛ نوشداروی شفا یا شوکران هلاک؟

در روابط اجتماعی و روزمره، هیچ ارتباطی نظیر خانواده بنیادین و قوی نمی‌شود؛ اما باید بپذیریم که در بیش از 30 تا 40 درصد موارد، خانواده با زهر خیانت در روابط زناشویی مسموم می‌شود! مطابق با مطالعات صورت گرفته بخش عمده‌ای از آمار افسردگی، خشونت خانگی، طلاق و حتی قتل در میان خانواده‌ها در خیانت و عدم صداقت طرفین ریشه دارد. اما چرا طرفین یک رابطه خیانت می‌کنند؟ این جمله درست است که یک بار خیانت از طرف همسر سرآغاز خیانت‌های دیگر است؟

به محض این که پیمان زناشویی منعقد می‌شود دو طرف متعهد می‌شوند که از نظر روانی و جسمی به یکدیگر پایبند باشند. مفهوم وفاداری در سطح ازدواج معنای عمیق‌تری به خود می‌گیرد و تا جایی پیش می‌رود که خیانت به یکی از مهم‌ترین چالش‌های آن تبدیل می‌شود.

اگر نگاهی به آمار جدایی داشته باشید متوجه می‌شوید که تعداد موارد طلاق به سبب روابط فرا زناشویی کم نیست. اقتصاد بیمار و اجتماع مسموم هر دو سهم زیادی در شکل گیری خیانت در روابط زناشویی دارند. جالب این که همه خیانت‌ها آن قدر آشکار نمی‌شوند که به طلاق ختم شوند.

ضمنا آمار جالبی در رابطه با ارتکاب خیانت همزمان در روابط زناشویی در دنیا منتشر شده که طبق آن تایلند، دانمارک و آلمان در رتبه اول قرار دارند.

 

خیانت در روابط

بسیاری از افراد این مساله را با تغییر رفتاری جزئی نشان می‌دهند. مثل خط کشی همسر برای محافظت از حریم شخصی خود و پنهان کاری از طرف مقابل.

اگر قرار باشد تمام فاکتورهای مختلفی که در به وجود آمدن خیانت در روابط زناشویی نقش دارند را مرور کنیم، چند مورد مهم بیش‌تر جلب توجه می‌کنند:

نقش عوامل فردی در شکل گیری خیانت

  1. نقش جنسیت در خیانت: آمار نشان می‌دهد که مردان بیش از زنان خیانت می‌کنند. این موضوع از نظر جنسی به ترشح هورمون‌ تستوسترون مربوط می‌شود که در عمل میل شدیدتری در مرد برای برقراری ارتباط جنسی ایجاد می‌کند
  2. نقش شخصیت در خیانت: وجدان فردی نقش مهمی در ارتکاب خیانت در روابط زناشویی دارد. از نظر برخی افرادی که خیانت می‌کنند ممکن است ظاهر موجهی نداشته باشند؛ اما تجربه خلاف این موضوع را در بسیاری از مواقع ثابت کرده است!
  3. دینداری و جهت گیری سیاسی فرد در خیانت: افراد بسیار مذهبی و کسانی که گرایش‌های سیاسی محافظ کارانه‌ای دارند کم‌تر دچار لغزش در روابط خود می‌شوند. البته ارزش‌های دینی هرگز مانعی برای ارتکاب خیانت در موارد گزارش شده نیست!

نقش عوامل درون رابطه‌ای در شکل گیری خیانت

به مرور زمان همسران با قرار گرفتن در شرایط متفاوت از جهاتی احساس کمبود می‌کنند. احساساتی که مدام به آن‌ها کمبودهای رابطه را گوشزد می‌کنند.
نارضایتی از روابط جنسی و اختلاف نظرات مداوم از عواملی هستند که این رفتار در روابط زناشویی را کلید می‌زنند. در سطوح خاص‌تر عواملی مثل اختلاف طبقاتی و سطح تحصیلی زمینه ساز بی وفایی و عدم صداقت در رابطه می‌شوند.

نقش عوامل موقعیتی در بروز خیانت

خیانت همیشه با دلایل محکمی شکل نمی‌گیرد. برخی از افراد به صورت تصادفی و در موقعیتی قرار می‌گیرند که با وجود برخورداری از رابطه زناشویی موفق، مرتکب خیانت می‌شوند. مثل تماس یا ارتباط مداوم یا طولانی با افرادی که ظاهر فریبنده‌ای دارند.
جالب‌تر این که خیلی از موارد مربوط به خیانت به همین شکل رخ داده‌اند. محیط کار یکی از موقعیت‌های متداولی است که بسیاری از افراد به کشف شریک جنسی جدید در آن اعتراف کرده‌اند!
همان طور که در نمودار زیر می‌بینید، حدود 40 درصد خیانت‌هایی که همسران مرتکب می‌شوند در محیط کار رخ می‌دهد.

 

مشاهده مقاله  17نکت? علمی در جهت پرورش فرزندان شاد و خوشحال

خیانت

مهمان ناخوانده خیانت در روابط زناشویی موفق

خیانت در چارچوب پیمان زناشویی وضعیتی است که یکی از همسران رابطه‌ای به شکل پنهانی برقرار می‌کند و به این شکل قوانین و هنجارهایی را که ازدواج بر اساس آن بنا شده است زیر پا می‌گذارد.

بخواهیم یا نخواهیم تعریف خیانت در رابطه زناشویی موفق هم همین است. به زبان دیگر حتی اگر رابطه موفقی هم داشته‌اید و اوقات خوبی را با همسرتان می‌گذرانید باز هم ممکن است خیانت مهمان ناخوانده خانوده شما باشد!

روانشناسان معتقدند خیانت در هر نوع رابطه‌ای محتمل است؛ اما علل شناخته شده‌ای دارد که اگر نشانه‌های آن را در طرف مقابل می‌بینید، بهتر است حواستان را به خوبی جمع کنید:

خودنگری و خودکاوشی فرد

تلاش برای کشف جنبه‌های دیگری از روحیات و آنچه که هستیم ممکن است ما را به سمت خیانت سوق دهد. تلاش برای پیدا کردن هویت جدید یا گمشده و کسب تجربیات جدید باعث می‌شود تا فرد خودش را در رابطه جدیدی محک بزند.

مثلا کسی که در گذشته پیوند عاطفی قوی و خوبی با همسر خود نداشته، اکنون وقتی که در معرض ابراز محبت از سوی فرد دیگری قرار گرفته هویت حس‌ گرا و احساسی خود را بهتر می‌شناسد. او به مرور زمان متوجه می‌شود که اگر محبت کافی از سوی همسرش دیده بود فردی خونگرم‌تر و با نشاط‌تر می‌شد.

حال که این خلا از سوی همسر ایجاد شده، فرد تلاش می‌کند این کمبود را در قالب خیانت در روابط زناشویی پوشش دهد.


9 روش برای برقراری آرامش در زندگی زناشویی

هیچ ازدواج و یا رابط? زناشویی‌ در این دنیا بی‌مشکل و آرام نیست، و یا امکان ندارد که پستی و بلندی‌های زندگی را تجربه نکند. مقول? ازدواج هم مثل تمام مقوله‌های دیگر، دو رو دارد، اوقات خوش و اوقات تلخ.

 

دلایل زیادی ممکن است زوج‌ها را از یکدیگر دور کند تا باعث شود که مثل دو غریبه با هم رفتار کنند یا تصمیم به جدایی بگیرند. این مسائل می‌توانند شامل بی‌عفتی، کج‌فهمی، بی‌اعتمادی، مشکلات مالی، دخالت خانواده‌ها، خیانت و یا غیره باشد. هر چه که هست، نمی‌تواند غیرقابل حل یا غیرقابل دور زدن باشد.

برقراری آرامش در زندگی زناشویی

این هم از چند نکته که می‌تواند به شما در برقراری آرامش در زندگی زناشویی کمک کند:

  1. عبادت

خانواده‌ای که شامل عبادت دسته‌جمعی شود، تا ابد مستحکم می‌ماند. هیچ‌چیزی فرای قدرت قادر مطلق _ خدا _ نیست. سرودی مسیحی در این باره می‌گوید: (چه دوست ارزشمندی که ما داریم، مسیح، که تمام گناهان و غم‌های ما را به جان می‌خرد. چه نعمتی که در عبادت خدا هست. او چه آرامشی که با اجتناب از عبادت از دست می‌دهیم، او چه دردهای غیرضروری که به جان می‌خریم. هیچ‌کس نمی‌تواند تنها با اتکا به قدرتش از پسِ مشکلات برآید).

به عنوان یک خانواده کنار هم جمع شوید و سعی کنید مشکلات‌تان را با خدا در میان بگذارید از او برای حل‌شان کمک بگیرید. خداوند شما را راهنمایی کرده و راه درست را مقابل اَقدامتان قرار می‌دهد. عبادت از آرامش بی‌حد و مرزی برخوردار است و بنابراین باعث برقراری آرامش در زندگی زناشویی می شود.

عبادت و شکرگزاری

  1. ارتباط

ارتباط و صحبت، کلید اساسی یک ازدواج و تأهلِ موفق است. به عنوان یک انسان، هم? ما درونی گستاخ داریم و از بقیه انتظار داریم تا همیشه این مسئله را در نظر بگیرند و در مواجهه با تمام روابط‌مان، این ویژگی را به رخ می‌کشیم. گاهی وقت‌ها ما توسط یکی از اطرافیان‌مان مورد توهین قرار می‌گیریم و منتظر عذرخواهی از سمت و سوی او هستیم اما او چنین کاری نمی‌کند. پس ما از این بابت از او کینه به دل گرفته و سعی می‌کنیم در موقعیتی مناسب به او صدمه بزنیم.

چیزی که ما در این ماجرا متوجهش نیستیم، این است که شاید آن فرد از قصد این کار را نکرده و این سوءتفاهم، فقط به دلیل تفاهم در میان نقظه نظرها و عقاید شما بوده. ممکن است چیزی که برای شما توهین‌آمیز به‌نظر بیاید، برای او کاملاً عادی باشد. اگر همسرتان با رفتار یا حرفی شما را آزار داد و به شما توهین کرد، ممکن است از این نتیجه و پی‌آمد رفتار و گفتار خویش آگاه نباشد. به همین سبب شما باید به او بگویید که رفتارش باعث شده چه حسی داشته باشید و همچنین از او انتظار عذرخواهی دارید.

مشاهده مقاله  همکاری والدین در دوران جدایی و طلاق برای کاهش تاثیر آن بر فرزندان

هیچ چیزی را با فرض بر این‌که (خودش بهتر می‌داند) در درون خود نگه ندارید، چرا که انسان جایزالخطا است. همچنین شخص یا اشخاص ثالثی را در حل مشکل زناشویی خود راه ندهید. بیشتر زوج‌ها عادت دارند به جای صحبت با همسر خود، مشکلات زناشویی خود را با خانواده یا دوستان خود درمیان بگذارند. این کار ممکن است باعث شود که فرد ثالث پیشنهاد‌های غلطی به شما بدهد و ضرر بیشتری به رابط? شما وارد کند. خانواده و دوستان خود را خارج از محدوده‌ی مشکلات نگاه دارید و ارتباط بیشتری با همسر خود برقرار کنید.

  1. بخشش

نبخشیدن سبب ایجاد تلخی می‌شود، و تلخی هم در طول زمان به تدریج تبدیل به حس نفرت می‌شود. گاهی وقت‌ها باید یادبگیرید تا بی‌خیال یک موضوع شوید، مثلاً وقتی که همسرتان از شما به خاطر توهینِ اخیرش عذرخواهی نمی‌کند. و اگر چنین کرد، سخاوتمندانه او را ببخشید و سنگ‌دلی پیش نگیرید. او را در آغوش بگیرید و ببوسید تا بداند که او را کاملاً بخشیده‌اید.

هروقت که دعوا و بحث و جدلی پیش آمد، سعی نکنید کار یا حرفی که در گذشته زده بود را مجدداً یادآوری کنید. حتی اگر این حرف یا کار، یک روز قبل یا یک ساعت قبل انجام شده بود. وقتی می‌گویید که او را بخشیده‌اید، باید یادبگیرید که فراموش‌کردن نیز بخشی از بخشیدن است. اگر او را ببخشید اما همچنان کردار و گفتارش را به وی یادآوری کنید، باعث می‌شود فکر کند که شما همچنان خشم و غمِ حاصل از آن اتفاق را در قلب‌تان حمل می‌کنید که همین کار، سبب ایجاد تلخی در قلب همسرتان می‌شود.

آرامش در زندگی

  1. صبر

در درون هم? ما کودکی خردسال وجود دارد که باعث می‌شود گاهی وقت‌ها ناپخته و یا بچه‌گانه رفتار کنیم؛ که خیلی اعصاب‌خردکن است. مواقعی هست که می‌خواهیم مسئله‌ای ساده را با همسرمان در میان بگذاریم اما در ذهن‌تان، همین مسئل? ساده به غولی بی‌شاخ و دم عصبی کننده تبدیل می‌شود. گاهی مواقع، حس می‌کنید دارید با دیوار صحبت می‌کنید چرا که همسرتان به غایت بچه‌گانه رفتار می‌کند؛ در این لحظات باید یادبگیرید تا صبور باشید.

 

برای یافتن مسیر زندگی درست با ما همراه شوید.